• صفحه نخست
  • درباره ما
    همه در دنیائی کوچک زندگی می کنیم . آرمان ها و اهدافی یگانه داریم و همگی برای دست یابی به آن تلاش می کنیم . دردها و شادی های یکسانی را تجربه کرده ایم و با چالش ها و مشکلاتی مشترک روبرو هستیم. بیائید دقایقی از ا ین دنیا سفر کنیم و به دنیای بهایی برویم . دنیائی که در دل دنیای ماست . ببینیم چگونه مفاهیم ، ارزش ها و عقاید ، زندگی و حیات ، خدمت و فعالیت در آن معنا می یابد و جلوه می کند و عالم بهائی چگونه و تا چه اندازه توانسته است با تلاش های مستمر، این نحوه حیات را در زندگی خویش و در تلاش برای خدمت و مساعدت به عالم انسانی جلوه بخشد و نمایان سازد. شما را به مشارکت در ساختن دنیائی متعالی تر و بهتر دعوت می کنیم . با ما در سایت...
    Stay
  • تماس با ما

    تماس

    Stay
  • بخش ها
  • فعالیت ها

وحدت اساس ادیان

حاملان امانت احديّه که در عوالم ملکيّه به حکم جديد و امر بديع ظاهر مي شوند چون اين اطيار عرش باقی از سماء مشيّت الهی نازل مي گردند و جميع بر امر مبرم ربّانی قيام مي فرمايند لهذا حکم يک نفس و يک ذات را دارند چه جميع از کأس محبّت الهی شاربند و از اثمار شجره توحيد مرزوق و اين مظاهر حق را دو مقام مقرّر است يکی مقام صرف تجريد و جوهر تفريد و در اين مقام اگر کلّ را به يک اسم و رسم موسوم و موصوف نمائی بأسی نيست چنانچه ميفرمايد : (١سورة البقرة - آيه ۲۸۵) " لا نُفَرِّقُ بَينَ اَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ " زيرا که جميع مردم را به توحيد الهی دعوت مي فرمايند و به کوثر فيض و فضل نامتناهی بشارت مي دهند و کلّ به خلع نبوّت فائزند و به رداء مکرمت مفتخر اين است که نقطه فرقان ميفرمايد " امّا النّبيّون فانا " و همچنين ميفرمايد " منم آدم اوّل و نوح و مُوسی و عيسی " و همين مضمون را طلعت علوی هم فرموده‌اند و امثال اين بيانات که مشعر بر توحيد آن مواقع تجريد است از مجاری بيانات ازليّه و مخازن لئالی علميّه ظاهر شده و در کتب مذکور گشته و اين طلعات مواقع حکم و مطالع امرند و امر مقدّس از حجبات کثرت و عوارضات تعدّد است اين است که مي فرمايد : (٢سورة القمر - آيه ۵) " وَ مَا أمْرُنا إلا وَاحِدَةٌ " و چون امر واحد شد البتّه مظاهر امر هم واحدند و همچنين ائمّه دين و سراجهای يقين فرمودند :
" اوّلنا محمّد و آخرنا محمّد و اوسطنا محمّد " باری معلوم و محقّق آنجناب بوده که جميع انبيا هياکل امر اللّه هستند که در قمايص مختلفه ظاهر شدند و اگر به نظر لطيف ملاحظه فرمائی همه را در يک رضوان ساکن بينی و در يک هوا طائر و بر يک بساط جالس و بر يک کلام ناطق و بر يک امر آمر اين است اتّحاد آن جواهر وجود و شموس غير محدود و معدود پس اگر يکی از اين مظاهر قدسيّه بفرمايد من رجوع کلّ انبياء هستم صادق است و همچنين ثابت است در هر ظهور بعد صدق رجوع ظهور قبل ...مقام ديگر مقام تفصيل و عالم خلق و رتبه حدودات بشريّه است در اين مقام هر کدام را هيکلی معيّن و امری مقرّر و ظهوری مقدّر و حدودی مخصوص است چنانچه هر کدام باسمی موسوم و بوصفی موصوف و به امری بديع و شرعی جديد مأمورند چنانچه مي فرمايد : (١) " تِلکَ الرُّسُلُ فَضَّلنَا بَعْضَهُمْ عَليَ بَعْضٍ مِنهُمْ مَنْ کَلَّم اللّهُ وَ رَفَعَ بَعضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَ آتَيْنَا عِيسَی ابْنَ مَرْيَمَ البَيّنَاتِ و أيَّدنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ " سورة البقرة - آيه ۲۵۳
نظر به اختلاف اين مراتب و مقامات است که بيانات و کلمات مختلفه از آن ينابيع علوم سبحانی ظاهر ميشود و الّا فی الحقيقه نزد عارفين معضلات مسائل الهيّه جميع در حکم يک کلمه مذکور است چون اکثر ناس اطّلاع بر مقامات مذکوره نيافته‌اند اين است که در کلمات مختلفه آن هياکل متّحده مضطرب و متزلزل مي شوند باری معلوم بوده و خواهد بود که جميع اين اختلافات کلمات از اختلافات مقامات است اين است که در مقام توحيد و علوّ تجريد اطلاق ربوبيّت و الوهيّت و احديّت صرفه و هُويّه بحته بر آن جواهر وجود شده و ميشود زيرا که جميع بر عرش ظهور اللّه ساکنند و بر کرسی بطون اللّه واقف يعنی ظهور اللّه به ظهورشان ظاهر و جمال اللّه از جمالشان باهر چنانچه نغمات ربوبيّه از اين هياکل احديّه ظاهر شد و در مقام ثانی که مقام تميز و تفصيل و تحديد و اشارات و دلالات ملکيّه است عبوديّت صرفه و فقر بحت و فنای باتّ از ايشان ظاهر است چنانچه ميفرمايد " انّی عبد اللّه و ما انا الّا بشر مثلکم "
... و اگر شنيده شود از مظاهر جامعه " انّی انا اللّه " حق است و ريبی در آن نيست چنانچه به کرّات مبرهن شد که به ظهور و صفات و اسمای ايشان ظهور اللّه و اسم اللّه و صفة اللّه در ارض ظاهر اين است که مي فرمايد : " وَ مَا رَمَيْتَ إذْ رَمَيْتَ وَلکِنَّ اللّهَ رَمَی " سورة الانفال - آيه ۱۷ و همچنين : " اِنَّ الّذينَ يُبَايِعُونَکَ انَّما يُبَايِعُونَ اللّهَ " سورة الفتح -آيه ۱۰ و اگر نغمه " انّی رسول اللّه " برآرند اين نيز صحيح است و شکّی در آن نه چنانچه ميفرمايد " مَا کَان محمّدٌ أَبا أحدٍ مِنْ رِجالِکمْ وَلکِنْ رَسُولَ اللّهِ " سورة الاحزاب -آيه ۴۰و در اين مقام همه مُرسلند از نزد آن سلطان حقيقی و کينونت ازلی و اگر جميع ندای " انا خاتم النبيّين " بر آرند آنهم حق است و شبهه را راهی نه و سبيلی نه زيرا که جميع حکم يک ذات و يک نفس و يک روح و يک جسد و يک امر دارند و همه مظهر بدئيّت و ختميّت و اوّليت و آخريّت و ظاهريّت و باطنيّت آن روح الارواح حقيقی و ساذج السّواذج ازليند و همچنين اگر بفرمايند " نحن عباد اللّه " اين نيز ثابت و ظاهر است چنانچه به ظاهر در منتهی رتبه عبوديّت ظاهر شده‌اند احدی را يارای آن نه که به آن نحو از عبوديّت در امکان ظاهر شود اينست که از آن جواهر وجود در مقام استغراق در بحار قدس صمدی و ارتقاء به معارج معانی سلطان حقيقی اذکار ربوبيّه و الوهيّه ظاهر شد اگر درست ملاحظه شود در همين رتبه منتهای نيستی و فنا در خود مشاهده نموده‌اند در مقابل هستی مطلق و بقای صرف که گويا خود را معدوم صرف دانسته‌اند و ذکر خود را در آن ساحت شرک شمرده‌اند زيرا که مطلق ذکر در اين مقام دليل هستی و وجود است و اين نزد واصلان بس خطا چه جای آنکه ذکر غير شود و قلب و لسان و دل و جان بغير ذکر جانان مشغول گردد و يا چشم غير جمال او ملاحظه نمايد و يا گوش غير نغمه او شنود و يا رجل در غير سبيل او مشی نمايد ...
... باری نظر به اين مقام ذکر ربوبيّه و امثال ذلک از ايشان ظاهر شده و در مقام رسالت اظهار رسالت فرمودند و همچنين در هر مقام به اقتضای آن ذکری فرمودند و همه را نسبت به خود داده‌اند از عالم امر الی عالم خلق و از عوالم ربوبيّه الی عوالم ملکيّه اين است که آنچه بفرمايند و هر چه ذکر نمايند از الوهيّت و ربوبيّت و نبوّت و رسالت و ولايت و امامت و عبوديّت همه حق است و شبهه در آن نيست پس بايد تفکّر در اين بيانات که استدلال شده نمود تا ديگر از اختلافات اقوال مظاهر غيبيّه و مطالع قدسيّه احدی را اضطراب و تزلزل دست ندهد ...

حضرت بهاءالله : منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله ص45
سایت دنیای بهائی: 

امکانات

فعالیت ها

سایت دنیای بهائی